
در عوض، من معماری را به ،وان منظر در شرایط ذکر شده در بالا انتخاب می کنم. در اصطلاح عملی تر، این با بهره برداری جامع از ویژگی های شیشه ای که در معماری استفاده می شود، مطابقت دارد. شیشه ها و ابرها، ،پاها و درختان، هوا و آب/یخ در این حرکت کلی فرو می روند و مصرف می شوند، تصویری از زیبایی که همزمان دردناک و لذت بخش است.
من متوجه شده ام که رابطه پیچیده از طبیعت به معماری باید با افشای کامل ویژگی متقابل آن به طور اساسی کاوش شود. برای انجام این کار، این رویکرد تجدید نظر شده بر اساس بررسی دقیق صورت گرفته است چشم انداز به ،وان تجسم تغییر

نه تنها باید به تغییرات ظاهری ثبت شده در طول بازه زم، فصلی، که توسط الگوی تغییر حرکت خورشید ایجاد می شود، اشاره کرد، بلکه باید به تغییرات نسبتاً جزئی در مقایسه که بر ظاهر چیزها تأثیر می گذارد، اشاره کرد. چنین تغییراتی لحظهای در مقابل چشمان ما سوسو میزند، اما میتوانند حواس را بران،د و ماهیت پنهان چیزها را آشکار کنند.


در طول چندین مرحله درگیر شدنم با عکاسی، همیشه به طور مبهمی از ،اصر بی، که با قاعده مندی در کارم ظاهر می شدند آگاه بودم. البته، انتخاب های آگاهانه ای از موضوع وجود دارد که هر خالق در کار انجام می دهد و اینها در نتیجه خوانا هستند: برای مثال، شیفتگی من به مناظر شدید انزوا. با این حال، ال،ا یا نقوش دیگری نیز وجود دارند که میتوانند به تجربههای شکلدهنده بازگردند تاریکی و وسواس با لبه های جهان، یا در طول زمان توسعه می یابد، زیرا رابطه من با موضوع صمیمی تر می شود و تداعی های جدیدی ایجاد می کند، مانند شیفتگی به ویرانه و حفاری ها.


تاریکی که در عکاسی مرا جذب میکند، هم به م،ای واقعی کلمه و هم تجسمی است که مربوط به نور و محتوای احساسی است. عکاسی از سرزمین های متروک بدون هیچ نشانه ای از زندگی و گرفتن انزوای شدید نوعی تاریکی احساسی قابل لمس است. با انگیزه خاطرات دوران کودکی در شهری اسرارآمیز اما عبوس مملو از بقایای گذشته ای در حال ناپدید شدن، اما همچنین شغلی که باعث شد در اتاق های زیرزمینی بدون هوا ب،م، اغلب سعی می کنم همان حس ابهام را به ع، هایم القا کنم.
منبع: https://www.archdaily.com/994101/darkeness-and-color