اتاقی از خود که در دنیایی کاملاً متصل ریشه دارد


اتاقی از خود که در یک دنیای کاملاً متصل ریشه دارد - تصویر 1 از 6
فریز فریم از زندگی در جعبه اثر میراندا نامیچیشویلی

<،le>اشتراک گذاری
اشتراک گذاری

  • فیس بوک

  • توییتر

  • ایمیل

  • پینترست

  • واتساپ

یا

تجارب گوناگون شهرها به نمایش گذاشته می شود جشنواره معماری کپنهاگ (CAFx) قابل توجه است موزاییک فیلم– از تجربیات تأیید کننده زندگی از شهرها به ،وان فضاهای بالقوه، اگر نگوییم واقعی، برای بازی، رقص، تبادل اجتماعی و ساختن اجتماع، تا تجربیات ک،تروفوبیک زندگی در دام و خفقان. برای نویسندگان این مقاله تأملی کوتاه، مجموعه‌ای از فیلم‌هایی که نوع دوم را به تصویر می‌کشند، تأثیر قدرتمندی گذاشته‌اند. فیلمسازان کشورهای مختلف مانند آذربایجان، گرجستان، کانادا، اروگوئه، تونس، بریت،ا و اسپ،ا بی، هنری ارائه می دهند که چگونه افراد در زندگی شهری امروزی ممکن است نتوانند رشد کنند، خود را متمایز کنند، ریشه، آرامش، سلامت عقل یا امنیت را بیابند.

برخی از این فیلم‌ها تجربیاتی از تکه تکه شدن و قطع ارتباط حسی را به نمایش می‌گذارند: تغییرات آزاردهنده بصری و شنیداری صرفاً به‌،وان نور سوسوزن و صدای وزوز ثبت می‌شوند. برخی دیگر بر فشار بیش از حد عاطفی ناشی از زندگی شهری تأکید می‌کنند که منجر به بی‌حسی و بی‌تفاوتی، اگر نگوییم خشم می‌شود. با این حال، دیگران زندگی شهری را از نظر مادی و ذهنی به ،وان زندگی جعبه‌ای معرفی می‌کنند. آنچه در جعبه های کوچک نمی گنجد – که بر اساس “ی،،”، استانداردهای عادی ساخته شده اند – یا به ،وان شکل زندگی غیرقابل زندگی ریشه کن می شود، یا در زیر سطح پنهان می شود. پیامی که به نظر می رسد دوباره ظاهر می شود، در تصاویر متفاوت، این است که شهرهای امروزی به بسیاری از ،نانش اجازه نمی دهند با آن نوع عاملیتی که از گنجاندن در جامعه بزرگتر ناشی می شود، زندگی کنند، و یا در فضاهای شهر به ،وان فضاهایی زندگی کنند. متعلق

زندگی در جعبه اثر میراندا نامیچیشویلی

تجارب عدم تعلق ممکن است از شرایط فیزیکی یا رو، آسیب پذیری یا از اشکال مختلف تبعیض ناشی شود. اما بسیاری از فیلم‌های موزاییک فیلم نشان می‌دهند که شهر کاری انجام می‌دهد هر ،– که به ،ه خود مک،سم های نابرابری، قرار گرفتن در معرض و تبعیض را افزایش می دهد. پس شهر چه می کند؟ این را می توان از طریق تضاد درک کرد فرم زندگی ارائه شده توسط تعدادی از فیلم های مورد بحث: زندگی ریشه در طبیعت. آنچه که صدای انسان این فیلم‌ها بیان می‌کند این است که زندگی در طبیعت، به‌،وان چیزی جدا از مرزبندی‌های اساسی محیط ساخته شده از درون و بیرون هر فضا، لحظات یا احساس تعلق و «خود» بودن را ممکن می‌سازد. لحظات مراقبه آزاد در کنار دریا، در یک میدان یا دشت، یا برخوردهای طول، مدت با فرآیندهای رشد طبیعت، همانطور که در فیلم هلن بروئر «همبستگی رو به رشد» نشان داده شده است.

همبستگی رو به رشد اثر هلن بروئر

هر انس،، مانند هر گیاه یا حیو،، متعلق به شبکه های طبیعت است. طبیعت همه چیز بیرون است، و به این ترتیب موقعیت یک فرد را در مورد شمول درونی که محیط شهری را در بر می گیرد قضاوت نمی کند. طبیعت، در این م،ای خاص، در مورد شمول ،ت است. این سکوت امکان باز شدن فضاهای درونی و ذهنی را فراهم می کند که در آن اندیشه ممکن است آزادانه و بدون محدودیت تکامل یابد. در حالی که شهر تجربیاتی را ایجاد می کند که فرد جایی برای افکار خود نداشته باشد، سکوت طبیعت در مورد گنجاندن فضایی و اجتماعی فضایی برای زندگی ذهنی می دهد، همانطور که برای زندگی فیزیکی این کار را می کند.

تجارب زمان نیز تغییر می کند. برای برخی، تنش زدایی از بدن و ذهن که در طبیعت اتفاق می‌افتد، سرانجام به زمان اجازه می‌دهد تا به طور طبیعی جریان یابد. برخی دیگر نشان می‌دهند که تجربیات م،وی یا رویایی از «زمان بی‌حرکت» ممکن است قابل دسترس یا حداقل قابل تصور باشد. زندگی در نهایت “جعبه زدایی” شده است.

هندا رزگی: پژواک فراموش شده (تونس)

این مسائل به هم مرتبط – داشتن فضایی برای افکار خود، داشتن فضایی برای خود، و ارتباط بین اتاق فیزیکی و ذهنی – ما را به مقاله پیشگامانه ویرجینیا وولف در سال 1929، “اتاقی از خود” فکر کرد. وولف بر اهمیت داشتن درآمد ثابت و اتاقی برای خود به ،وان یک نویسنده زن (چیزی که در آن زمان معمولاً نامشخص بود) به منظور جریان آزادانه اندیشه و خلاقیت تأکید می کند. اما آیا این اتاق خود نیاز به پشت درهای بسته دارد؟ تا حدودی بله؛ خواسته وولف باید کاملاً تحت اللفظی درک شود. از سوی دیگر، مقاله وولف روشن می‌کند که این «اتاق شخصی» نه به انزوا، بلکه به «واقعیت» خدمت می‌کند:

وقتی از شما می خواهم پول در بیاورید و اتاقی برای خود داشته باشید، از شما می خواهم در حضور واقعیت زندگی کنید […] اکنون در جاده ای گرد و خاکی، حالا در یک تکه رو،مه در خیابان، حالا در نرگس زیر آفتاب. […] آدمی را که زیر ستاره ها به خانه می رود غرق می کند و دنیای خاموش را واقعی تر از دنیای گفتار می کند. […]1

و در واقع، به نظر می رسد که این «اتاق خود» ممکن است در طبیعت نیز آشکار شود، و به این م،است که «فکر» و «رود» عملاً ممکن است یکی شوند:

رودخانه هر چه را از آسمان و پل و درخت سوزان انتخاب می کرد منع، می کرد […]. آنجا ممکن است یک نفر تمام ساعت را در فکر فرو رفته باشد. فکر – برای نامیدن آن با نامی مغرورتر از آنچه که شایسته بود – خط خود را به جریان انداخته بود. دقیقه به دقیقه در میان بازتاب ها و علف های هرز این طرف و آن طرف می چرخید و اجازه می داد آب آن را بلند کند و غرقش کند. […]2

بر این اساس، آنچه برای وولف در خطر است، نه تنها حق ،ن است که بتوانند درهای خود را ببندند و در خلوت حاکمیتی در اتاق های خود اقامت کنند. وولف ارتباط مستقیمی بین تجربیات آزادی درونی و تجربیات ارتباط شدید با جهان، چه دنیای شهر و چه دنیای طبیعت، ایجاد می کند.

مسلماً، این پیوند نه تنها به نویسندگان زن اوایل قرن بیستم مربوط می شود، بلکه برای بسیاری از ،نان شهرها که امروز دچار ک،تروفوبیا می شوند، مربوط به اتاق فیزیکی و ذهنی است. از نظر فیزیکی و از نظر ذهنی، بسیاری از شهروندان شهری نه اتاقی برای خود دارند، نه فضایی که احساس کنند به آن تعلق دارند و بتوانند با عاملیت عمل کنند. و – به ظاهر متناقض – این فقدان اتاقی از خود، اساساً مربوط به فقدان ارتباط با جهان، عدم تعلق است.

با این حال، برای درک عمیق‌تر ،صر «متصل بودن به جهان» در شرایط معاصر، باید سؤال وولف را دوباره بیان کنیم. امروز “اتاقی از خود” چه م،ایی می تواند داشته باشد؟ کجا ممکن است باشد؟ و به چه م،ا “مال خود” خواهد بود؟

جالب اینجاست که فیلم موزاییک فیلم CAFx حاوی چند فیلم است که مستقیماً در نظر دارند که اتاق خصوصی فرد ممکن است اصلاً شبیه اتاق شخص نباشد. “بعد از اینکه دستم آسیب دید، احساس ناآشنا بودن با اتاقم کردم. اتاق من اتاق من نیست. رابطه بین فضا و خودم به سرعت تغییر کرده است.». بنابراین شخصیت اصلی صحبت می کند فیلم هوی یی یانگ “اتاق من”. او اتاق خصوصی خود را ، می کند و در پارک شهر اتاقی می یابد که گیاهان و حیوانات نزدیک او هستند، ،ات روی پوست او می ،ند. به همین ترتیب، قهرمان داستان «دسارایگو» آدریان پدرازاس پروفومو – یک شخصیت دوگانه و باردار – اتاق خصوصی خود را ، می کند که او را با افکار گیج کننده «مال تو» و «مال من» دیوانه می کند و ریشه در طبیعتی می یابد که متعلق به هیچ ، نیست.

برای این فیلمسازان و سایر فیلمسازان موزاییک فیلم CAFx، به نظر می رسد اتاقی که در آن فرد می تواند عمیق ترین احساس را به ،وان «خود» داشته باشد، اتاقی است که توسط ساختار ساخته شده تعریف نشده و متعلق به هیچ، نیست. این اتاقی است که در آن “مالکیت” فرد در شبکه های بزرگتری که به آن تعلق دارد ذوب می شود.

1-2: ویرجینیا وولف، «اتاقی از خود»، در اتاقی از خود و سه گینه، انتشارات دانشگاه آ،فورد، ص. 83

Perfumo – Rooting (Deracination) اثر آدریان پدرازاس

آیا شهرهای معاصر می توانند به نحوی از چنین تجارب فرار از تنگناهراسی قضاوت اجتماعی و زندگی در جعبه، توانایی «خود بودن»، به دست آوردن احساس فضایی که در اختیار دارند، در حالی که در شبکه های بزرگتر ذوب می شوند، بیاموزند؟

اولاً، باید تأکید کرد که تجربیات طبیعت ارائه شده در فیلم‌ها نباید جه، شوند – حتی اگر آنچه را که آنها به تصویر می‌کشند در میان تفاوت‌های فرهنگی یافت شود. آنچه در طبیعت تجربه می شود نه تنها به طبیعت بستگی دارد، بلکه به آنچه بر طبیعت فرافکنی می شود، و به آنچه ساخته می شود و اینکه چگونه درون و بیرون حفاظت شده یک محیط ساخته شده شهری بر مردم درون آن تأثیر می گذارد بستگی دارد.

طبیعت چیزهای زیادی است، مانند ما، مردمی که بخشی از آن هستیم. طبیعت نیز فاجعه، هرج و مرج و ویر، است. فیلم نفس‌گیر سیاوش عید،، «یادداشت»، اتاق کار-اتاقی با صندلی، میز و دفترچه- را به تصویر می‌کشد که به م،ای واقعی کلمه در طبیعت غرق شده است. در وسط دریا، در میان آبهای ،وشان قرار گرفته است، درست مانند اتاق خوابی که در کنارش است که نشانه های مرگ و فقدان را در خود دارد. این فیلم همچنین «اتاق‌های» انسان را در شبکه‌های بزرگ‌تر طبیعت قرار می‌دهد، اما از منظری فوق‌العاده غم‌انگیز – از منظر ،، که قبلاً پیامدهای فروپاشی آب و هوا و بحران نابرابری را تجربه کرده‌اند.

با این حال، بدون جه، ، آنچه که زندگی در طبیعت را تشکیل می‌دهد، مسلماً در پیوند احتمالی بین تجربیات آزادی درونی، از یک سو، و تجربه‌های مرتبط بودن و تعلق به جهان، از سوی دیگر، چیز مهمی برای تأمل وجود دارد. «خودبودن» ،وماً از راه تقابل با پیوندها مق، نمی کند. این دو در واقع ممکن است همدیگر را همراهی کنند. با این حال، سؤال این است که چگونه می‌توان چنین پیوندی بین «خود» و «ارتباط» در زندگی شهری معاصر، و همچنین در رشته‌های معماری، طراحی منظر و برنامه‌ریزی، با تعامل و شکل دادن به محیط‌های شهری مرتبط ساخت.

یادداشت سیاوش عید،

برای دهه‌ها، معماران، در تئوری و عمل، به دنبال پاسخگویی به میراث مدرنیسم بوده‌اند: مق، با ت،یم‌بندی‌های عملکردی و ت،یم‌بندی، منطقی‌سازی و برنامه‌ریزی غیر فراگیر. اما ایجاد فضاهای شهری واقعاً فراگیر کار آس، نیست. فضاهای باز – و در عین حال بی‌پایان متمایز – طبیعت که امکان انعکاس نامحدود و غوطه‌ور شدن در ارتباط را می‌دهد را نمی‌توان به سادگی در محیط ساخته شده کپی کرد. اما ممکن است به آن فضاهای رشد یافته اجازه داده شود تا به زندگی شهری نفوذ کنند، شبکه‌هایی ایجاد کنند که درون و بیرون ساختمان‌ها را نفی می‌کنند و شهر را به روی تجربیات غیرقابل تغییر باز می‌کنند. محیط ساخته شده، ناگزیر، مرزها، تمایزهایی بین درون و بیرون ایجاد می کند. به همین ترتیب، ویژگی‌های بی‌صدا و غیرقابل قضاوت طبیعت (یا حداقل این‌طور به نظر می‌رسد) به سختی شهر را به موازات می‌شناسند. اما ممکن است بتو،م آن فضاها را یک به یک رشد دهیم، اگر هم دلش،تگی را که توسط فیلم موزاییک CAFx به وجود آمده است و هم با آگاهی از وجود اتاق‌های ارتباط در آغوش بگیریم.

به ،وان تصویری از این، و در تصویر پای، این مقاله، می‌خواهیم به جلو بیاوریم فیلم ماریانا گارسیا اچوری با ،وان «حفره ها و بدن ها. یک شب در فضای فمینیستی Las Pioneras”. این فیلم مردمی را به تصویر می‌کشد که از طریق رقص دور هم جمع می‌شوند و فضایی را در این فرآیند ایجاد می‌کنند، در حالی که یک خلاء را به یک ساختار موزون گذرا تبدیل می‌کنند – فضایی برای گنجاندن افراد حاضر و فضایی از پیوند.

جعبه حقایق

The Film Mosaic: Leave One Behind مسابقه فیلم آزاد فراخو، برای جستجوی فیلم هایی است که به راه حل های معماری یا طراحی فراگیر موجود در محیط ساخته شده، برنامه ریزی شده و/یا رشد یافته می پردازد.

  • حدا،ر 3 دقیقه طول،،
  • مهلت: 1 مارس 2023
  • جایزه: اول: 2500 یورو؛ دوم 1500 €; سوم: 1000 یورو

فیلم ها به صورت روزانه دریافت می شوند و به طور مداوم در این سایت منتشر می شوند موزاییک فیلم سکو.

با هدف تسهیل در تولید فیلم های کوتاه، از تابستان 2021 جشنواره معماری کپنهاگ، کارگاه های فیلم و معماری را با تمرکز بر فراگیری و فیلم سازی با همکاری نزدیک با موسسات همکار محلی در سراسر جهان برگزار می کند.

در میان فیلم های قابل توجه موزائیک فیلم CAFx: هیچ ، را پشت سر نگذارید، مقاله فوق از الهام خاصی گرفته شده است:

حق گایبوف: گینانن (آذربایجان)

دریا صفروا، قدرت قربان، سوان محمدپور: صمد وورغون (آذربایجان)

رانا احمدوا: تاریکی در نور (آذربایجان)

هوی یی یانگ: اتاق من. (تایوان/DK)

میراندا نامیچیشویلی: زندگی در جعبه (گرجستان)

سیاوش عید،: یادداشت (ایران)

کتوان مارگ،ا: برخورد (گرجستان)

روناک گاندی: (قطع) ارتباط (کانادا)

ماریانا گارسیا اچوری: فضاهای خالی و بدن: عصری در فضای فمینیستی ، پایونراس (اروگوئه)

هندا رزگی: پژواک فراموش شده (تونس)

هلن بروئر: همبستگی رو به رشد (،ستان)

آریانا چونگ: آرامش (،ستان)

Adrian Pedrazas Perfumo: Rooting/Deracination (اسپ،ا)




منبع: https://www.archdaily.com/994098/a-room-of-ones-own-rooted-in-an-all-connected-world